تحولات منطقه

تربیت دینی کودکان به ویژه در دنیای امروز، نیازمند اصول و راهبردهای ویژه‌ای است. در آیین اسلام، تربیت دینی به معنای شکوفایی ابعاد وجودی و استعدادهای فطری انسان، به گونه‌ای متعادل و هماهنگ، برای رسیدن به خوشبختی و کمال است.

نیازمند طراحی مدلی اسلامی برای تربیت دینی کودکان هستیم
زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

به مناسبت هفته ملی کودک، درباره روش‌های تربیت دینی کودکان و چگونگی مقابله با چالش‌ها و موانع پیش رو، با دکتر نعمت الله فیروزی، عضو هیات علمی و مدیر گروه الهیات و معارف اسلامی دانشگاه بین المللی امام رضا(ع) و رئیس مرکز تحقیقات کاربردی تبلیغ و تربیت دینی این دانشگاه به گفت وگو نشسته‌ایم. این استاد دانشگاه پژوهش‌های زیادی را در زمینه تربیت دینی کودکان در کارنامه علمی خود دارد.
 

اگر موافق باشید بحث را با مفهوم تربیت دینی شروع کنیم...

درباره تربیت تعاریف گوناگونی وجود دارد؛ در یک مفهوم کلی هر گونه فعالیتی که بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار فرزندان تاثیر بگذارد تربیت نام دارد. در دین اسلام تربیت فقط منحصر به آموزش اعمال و مناسک دینی نیست؛ بلکه به معنای شکوفایی فطرت پاک الهی و تمام ابعاد وجودی انسان به طور متعادل و هماهنگ، جهت  رسیدن به کمال متعالی یعنی خداوند است. از نظر قرآن هم هدف از خلقت انسان، بندگی خداست که جز با تربیت دینی محقق نخواهد شد.
 

تربیت دینی کودکان از چه سنی باید شروع شود؟

شاید باورش کمی سخت باشد ولی تربیت دینی فرزند از سال‌ها پیش از تولد وی شروع می‌شود. یعنی نخستین گام تربیت دینی کودک، به انتخاب همسر شایسته بستگی دارد. یکی از محسنات انتخاب همسر شایسته، تربیت فرزندان نیکو است. این‌ها گرچه تکراری است اما واقعیت دارد. گام دوم جریان ارتزاق و رزق حلال و طیب است. مال شبهه‌ناک و حرام، سبب تضعیف تربیت فرزند می‌شود.  
گام سوم مربوط به مراقبت‌های دوران بارداری و سپس مراحل بسیار مهم نوزادی و نونهالی است. برخی می‌گویند: مگر بچه در نوزادی می‌تواند تربیت شود؟ می‌گوییم: دین ما این‌قدر عمیق است که اگر در ادبیات اهل بیت(ع) نگاه کنید، مادران با فرزندانشان حتی در دوران بارداری تعامل می‌کنند. حتی روایاتی داریم که که انس مادر با قرآن در طول بارداری روی فرزند تاثیر دارد.
حتی شاید بتوان گفت که تربیت دینی فرزندان، به پیش از انتخاب همسر، با انتخاب نوع فکر و اندیشه برمی‌گردد. چون اگر فلسفه و هدف کلی زندگی‌تان را مشخص نکنید، اگر بهترین تکنیک‌های زندگی را هم داشته باشید به سعادت نمی‌رسید. آیت الله جوادی آملی سبک زندگی غربی را به دلیل دوری از اصالت و معنویت، به باغ وحش مدرن و منظم تشبیه کرده بودند. در واقع زندگی که بر مدار تربیت غربی بگذرد، همان باغ وحش منظم است. متاسفانه جریان ماتریالیستی امروز بعد معنوی را از تربیت کودکان حذف و آن را در مهارت خلاصه کرد. مثل طراحی «سند ۲۰۳۰» که یکی از جدی‌ترین چالش‌های تربیتی در طول تاریخ بشر و سبب ایزوله کردن و به انزوا کشاندن معنویت در سبک زندگی انسان است.  
تاکید می‌کنم که ما نباید در الگوهای تربیتی غربی فریفته شویم چون آنها مبنایشان متفاوت است. ما نیازمند طراحی مدلی اسلامی برای تربیت دینی، کودکان هستیم که در این زمینه مبلغان دینی نقش مهمی دارند.
 

منظورتان از مبلغان دینی، طلاب و روحانیون هستند؟

 خیر. هر کسی که توان ارائه یک مطلب را دارد مبلغ است. مبلغ یعنی رساننده یک پیام؛ اما تا زمانی‌که نوع کارهای رسانه‌ای ما به گزارش برگزاری و افتتاح چند کارگاه و برنامه تربیتی اختصاص داشته باشد، تحولی در الگوی تربیت دینی ما ایجاد نمی‌شود.  تربیت دینی کودکان خیلی بنیادی‌تر از این است.
 

جناب عالی به نقش و تاثیر تربیت دینی حتی در دوران نوزادی اشاره فرموید؛ اتفاقا یکی از مستحبات مورد تاکید و معنوی اسلام، گفتن اذان و اقامه در گوش نوزادان است. این سنت زیبا چه تاثیری در تربیت دینی فرزندان دارد؟

به نکته خوبی اشاره کردید؛ خواندن اذان و اقامه در گوش راست و چپ نوزاد، که پیامبر(ص) هم در حدیثی به آن تاکید کرده‌اند، تاثیر زیادی در تقویت بعد معنوی در ناخودآگاه او دارد. چون یکی از اولین چیزهایی است که نوزاد پس از آمدن از عالم بالا و معنوی، به عالم ماده می‌شنود و صدای توحید و شهادتین از بهترین بندگان و پیامبران الهی است. حتی در ادبیات دینی ما بسیار سفارش شده که کام نوزادان را با تربت کربلا باز کنید. تک تک اینها اثر وضعی دارند.
 

در تربیت دینی کودکان کدام یک از نهادهای اجتماعی  نقش پررنگ تری دارند؟

در تربیت دینی کودک سه محور طلایی داریم: محور نخست، حوزه خانواده با محوریت و نقش‌آفرینی ویژه مادر است. دوم، حوزه نهادهای آموزشی و تعلیم و تربیت، با محوریت معلم و مربی است. سوم، حوزه نهاد های دینی اجتماعی، با محوریت مبلغ است. یعنی در این جریان سه تا میم «مادر»، «معلمان» و «مبلغان دینی»، نقش‌آفرینان اصلی تربیت هستند. هر سه این‌ها باید به وظیفه خود عمل کنند. چون ممکن است مادری کارش را درست انجام دهد، اما بستر اجتماعی کاری کند که بچه به چالش های فکری و هویتی جدی برخورد کند. یا مثلا معلم کارش را درست انجام دهد ولی مادر در خانه آن عرصه‌ها را تضعیف کند.
 

این نهادها بر مبنای چه اصول و معیارهایی باید به تربیت دینی کودکان بپردازند؟

اصل اول در تربیت دینی کودکان، «خدا محوری»، «خدا یاوری» و «خدا باوری» در عالم است. این سه کلید واژه خیلی مهم است. ببینید چقدر قشنگ است: الله را باور داشته باشید، الله را محور زندگی‌تان قرار دهید و الله را یاری کنید. انسان اگر خدا را باور داشته باشد اما محور خیلی از کارهایش نباشد به مقصد الهی نمی‌رسد. خدا در قرآن می‌فرماید: «ان تنصرالله ینصرکم.». یعنی اگر خدا را یاری کنید او نیز شما را یاری می کند.  
در این اصل ما باید تربیت را به سمتی ببریم که کودکان مهارت یاری خدا را داشته باشند. اگر اصل اول را خدایاوری بگذاریم تازه متوجه می‌شویم که چرا در احادیث آمده: وقتی فقیر و یتیم و مسکین دستش را به سمت شما دراز کرد تا صدقه‌ای به او بدهید در واقع دست خدا به سمت شما دراز شده است. پس اگر مظلوم و ستمدیده را یاری کنیم در واقع خدا را یاری کرده‌ایم. در بخشی از دعای عهد از خدا می‌خواهیم ما را جزو برآورده‌کنندگان حاجت‌های امام زمان(عج) قرار دهد. پس باید طوری فرزندمان را تربیت کنیم که بگوید: من چطور می‌توانم نیازهای امام زمان(عج) را برطرف کنم. چطور می‌توانم به فقرا کمک کنم؟ این همین تفکر توحیدی است. متاسفانه ما گزاره های معنوی را از تربیت خالی کرده‌ایم.
اصل و محور دوم، باور جدی به عدالت و رحمت خداست. آیه ۱۱ سوره حدید که خدا می‌فرماید: «کیست که به خدا غرض بدهد تا خدا برای او چندین برابر کند» در راستای همین باور است. در این اصل چون خدا عادل و  مهربان است هر کار خوبی که انجام دهیم پاداش آن را به شیوه ها و ابعاد مختلف به ما برمی‌گرداند. کودکان  باید با این اصل آشنا شوند؛ یکی از خطاهای بزرگ کتاب‌های درسی ما این است که به جای این که از «خدا آب داد» شروع کند، از «بابا نان داد» شروع می‌کند. باید مثلا به کودکان بگوییم: مامان و بابایت را چقدر دوست داری؟ می‌گوید: خیلی. در جواب می‌گوییم: خدا این‌قدر مهربان است که این مادر و پدر را به تو داده است. در این صورت فرزندانمان از همان کودکی عاشق خدا می‌شوند.
یا مثلا در روایت دینی آمده که غذا را با بسم الله شروع و آن را با  الحمدلله تمام کنید. باید به کودکان یاد بدهیم پس از اینکه غذا را خوردند از خدا تشکر کنند و بگویند، خدایا ممنون که این سفره را به ما دادی و پس از آن از مادر و پدر تشکر کنند. این ادبیات عمیق تربیت دینی کودک است.
اصل سوم، اعتدال و میانه روی است. یعنی در تربیت فرزندان بین دین و دنیا، دعا و تلاش، خواب و بیداری، شب و روز، استراحت و فعالیت، نوعی اعتدال و تعادل طراحی کنیم. این که امام رضا(ع) فرمودند: «مومن کسی است که تمام ۲۴ ساعت خود را به چهار بخش تقسیم می‌کند». ترجمان همین اصل است. باید به کودکان یاد بدهیم ۲۴ ساعت خود را برنامه‌ریزی نموده و  بخشی را به تفریح و بازی، بخشی به مطالعه و... اختصاص دهند.
یکی از آسیب‌های برخی از مدارس خاص و تیزهوشان، همین تربیت تک بعدی است و به نظر می‌رسد فارغ التحصیلان چنین مدارسی کمتر با تربیت توحیدی آشنا هستند.
من خودم جزو مخالفین جدی طبقه‌بندی مدارس، حتی از جنس معارف، هستم و معتقدم کشور ما باید یک نوع مدرسه داشته باشد و در آن به همه جنبه‌های تربیتی کودکان و نوجوانان توجه شود. مدل تربیت در مدارس خاص، به ویژه مدارس تیزهوشان، توحیدی و مومنانه نیست و ربات تحویل جامعه می‌دهد. در مدرسه تیزهوشان، ۷۰ درصد زمان دانش‌آموزان صرف مطالعه و تست زنی می‌شود. متاسفانه در مدارس امروز، کودکان را ایزوله می‌کنیم و معلم فقط درس می‌دهد و چهار تا کارشناس هم دوتا اردو برگزار می‌کنند.
اما مدل تربیت توحیدی، همه جنبه‌های مورد نیاز برای پرورش استعدادهای کودکان را مد نظر دارد. در مکتب‌خانه های قدیم، افرادی مانند سید رضی(ره) و شیخ مفید(ره) تربیت شدند. یعنی در مدل تربیتی دینی، معلم و مربی هم معنویتش را منتقل می‌کند، هم درسش را می‌دهد و هم در دل آن فرمول‌ها، توحید را به کودک می‌آموزد. همانطور که خدا در قران می‌فرماید: «بسم الله الرحمن الرحیم. الرحمن علم القرآن»، یعنی خود خدا معلم است. در ادامه می‌گوید: «علمه البیان»، یعنی خدایی که رحمن و معلم است وبه مخاطبش بیان و نوع زندگی و حرف زدن و اندیشیدن را یاد می‌دهد.  
ببینید چقدر متفاوت شد؛ مقام معظم رهبری سال‌ها پیش فرمودند:  نقشی که معلم ریاضی، فیزیک و شیمی در تربیت دینی بچه ها دارد بیشتر از معلم دینی و قرآن است. متاسفانه ما در تربیت فرزندانمان از عناصر مکمل غفلت کرده‌ایم و این بزرگترین خطای راهبردی ماست.  


یکی دیگر از چالش‌های  مهم در تربیت دینی کودکان امروز، توجه بیش از حد آن‌ها به فضای مجازی و کم رنگ شدن نقش  نهادهای تربیتی اجتماعی، به ویژه نهاد خانواده است. برای کاهش آسیب‌های حضور کودکان در فضای مجازی و ایجاد تعادل بین ارزش‌های اصیل دینی و زندگی مدرن چه پیشنهادی دارید؟
متاسفانه بخش قابل توجهی از اتفاقاتی که برای تربیت دینی نسل امروز دارد رخ می‌دهد و تربیت دینی کودکان را تحت الشعاع قرار داده مربوط به همین فضای مجازی است. در همین دوره کرونا دیدید خانواده‌هایی که مادر و پدر مذهبی بودند اما کودک چون در فضای مجازی، چیزهایی را می‌دید که واقعا بایسته و شایسته سن او نبود دچار مشکلات تربیتی شده بود. بخش قابل توجهی از بلوغ‌های زودرس نتیجه مصرف یا استفاده از اموری است که تناسبی با سن و هویت کودک ندارد. کودکان امروز برخلاف کودکان گذشته، مصرف کننده‌اند؛ وجود اپلیکیشن‌ها، شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های مختلف در گوشی‌های هوشمند سبب اعتیاد آنها به فضای مجازی شده است. حتی برخی از کودکان ثانیه‌شماری می‌کنند تا از مدرسه به خانه برسند و از فضای مجازی استفاده کنند. بسیاری از بازی‌هایی که امروز کودکان در این گوشی‌های هوشمند از آن استفاده می‌کنند مطابق با فرهنگ و تربیت دینی نیست و به نوعی ترویج فرهنگ غربی است.  
لازم است در اینجا این نکته را بگویم که تضادی بین دنیای مدرنیته و سبک زندگی اصیل وجود ندارد. دنیای مدرن امروز باید با تمام وجود سبک زندگی و تربیت دینی را تسهیل کند. این هنر ماست که از آن چگونه و با چه ابزار و مهارتی استفاده کنیم. باید حدود و میزان استفاده از هر یک را به اندازه‌ مشخص کنیم. یعنی از هر کدام عناصر مورد نیاز را برداریم. در تربیت دینی کودکان هم باید عناصر نظام آموزشی قدیم و جدید را تلفیق کنیم.
یعنی از یک سو با برنامه‌های متنوع زمان کودک را مدیریت کنیم به او استفاده صحیح در فضای مجازی را بیاموزیم و از سوی دیگر با نصب نرم افزارهای دینی و مذهبی روی گوشی هوشمند و رایانه، از فضای مجازی برای انتقال مفاهیم دینی به کودکان استفاده کنیم. این نکته را هم اضافه کنم که در سبک زندگی دینی، خود والدین باید الگوی فرزندان باشند. وقتی پدر و مادر خودشان وقت زیادی را در فضای مجازی می‌گذرانند نباید توقع داشته باشند کودک آن‌ها وارد این فضا نشود یا کمتر از آن استفاده کند.
جا دارد در اینجا به نقش نهادهای فرهنگی در ساخت انیمیشن‌ها، بازی‌ها و محصولات مناسب برای ترویج فرهنگ دینی به کودکان تاکید کنم.
 

در آیات قرآن به ویژه سیره معصومین(ع)، آموزه‌های بسیاری را درباره تربیت دینی کودکان می‌بینیم. این اندیشه‌های انسان‌ساز برای تربیت کودکان امروز نیز کاربرد دارد؟

قرآن و روایات اهل بیت(ع) جاودانه و برای همه ادوار است برای بشر امروز هم با همان اهمیت قبل و حتی بالاتر از آن کاربرد دارد؛ چون  بخشی از معارف قرآن و اولیای الهی در قرن‌های قبلی نمی‌توانست اصلا کشف شود و بشر دیروز به دانش کشف آن پیام‌ها نرسیده بود. امروز هر چقدر جلوتر می‌رویم می‌بینیم جریان زیست بشر امروزی دارد به بن بست‌هایی می‌رسد که تنها کلید  و راه رهایی از همه آنها، بازگشت به معارف قرآنی است.
در کلام معصومین نکات زیادی هست که یا به سراغش نمی‌رویم و اگر هم می رویم گزاره‌ها را به صورت تبیینی استخراج نمی‌کنیم. در حالی که‌ که باید روایات را با تمام وجود موشکافی و تمام اضلاع و جنبه‌های آن را بررسی کنیم.


در بین سخنانتان به نقش نهادهای فرهنگی در ترویج تربیت دینی درست، برای کودکان اشاره فرمودید. مرکز تحقیقات کاربردی تبلیغ و تربیت دینی دانشگاه امام رضا(ع) که شما مسئولیت آن را عهده‌دار هستید، در زمینه تربیت دینی کودکان چه فعالیت‌هایی داشته و دارد؟
 این مرکز از سال ۱۳۹۷ یعنی زمان تولیت شهید رییسی، فعالیت خود را آغاز و چند  کارگروه ویژه دارد که از جمله آنها می‌توان به کارگروه «مطالعات خانواده»، «مطالعات کودک و نوجوان» و «مطالعات رسانه و تبلیغ دینی» اشاره کرد. ما در این شش سال تلاش کردیم فعالیت‌هایمان ناظر به نقش‌های تربیتی باشد. برای نمونه درباره تربیت دینی و چالش‌های جهان معاصر، تربیت دینی و معارف رضوی، فلسفه و الگوهای تربیت دینی و ... تحقیقات جامعی انجام داده‌ایم. دوره‌های متعددی را نیز برای والدین و نشست‌هایی را نیز در زمینه تربیت دینی کودکان برگزار کردیم.  
همچنین کلیپ، ‌ها نماهنگ‌ها، مسابقات و کتاب‌هایی را در حوزه تربیت دینی کودکان تولید کردیم. از جمله این‌ها می‌توان به انتشار «کتاب بندگی و همدلی» که درباره آن مسابقه‌ای نیز طراحی و برگزار شد اشاره کرد. همچنین  برای اسفندماه سال جاری نیز برگزاری همایش تربیت دینی و علوم روز را در دستور کار داریم که بخشی از آن به تربیت دینی کودکان اختصاص دارد.

منبع: آستان نیوز

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.